به گزارش خبرگزاری حوزه، این کتاب ۲۷۶ صفحه ای مشتمل بر ۱۴ گفتار است و نگارنده در آن به دنبال بررسی و پاسخ به این بحث ظرفیت های جمهوریت دینی با اتکا به ظرفیتهای مردمی مسأله است.
جلیلی که هم اکنون به عنوان قائممقام صداوسیما در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول رسانه ملی مشغول به فعالیت می باشد، متولد سال ۱۳۵۲ است. او روزنامهنگار و منتقد فرهنگی و هنری است. در سال ۱۳۷۵ وارد مجله نیستان شد و با «سیدمهدی شجاعی» همکاری کرد. وی سردبیر روزنامه ابرار، سردبیر مجلات سوره و مدیرمسئول نشریه راه بوده است. او در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ مقام اول را در جشنواره مطبوعات در زمینه سرمقالهنویسی به دست آورد. در سال ۱۳۸۵ بهدلیل اختلاف با مدیریت وقت حوزه هنری از این مجموعه اخراج شد و «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» را پایهگذاری کرد.
در بخشی از این اثر میخوانیم:
"هرچند نظامی که ولایت فقیه در رأس آن است، «جمهوری اسلامی» است، اما شاید یک صدم دغدغه، همت و تلاشی که برای تبیین ولایت وجود دارد، برای تبیین جمهوریت نظام و تعاریف، ابعاد و ظرفیتهای آن وجود نداشته باشد، ولی چرا جمهوریت نظام به معنای رجوع منظم و مداوم به آرای مردم در اداره جامعه، چندان جایگاهی در مباحث نظری و گفتمانی ما پیدا نمیکند؟ "
در بخش دیگری از این کتاب، جلیلی، «قرائت غلط از تئوری ولایت فقیه» را یکی از دلایل کجفهمی و تعصبهای بیمنطقی است که راجع به مفهوم ولایت فقیه در بین حزباللهیها رواج داده میشود، عنوان کرده و مینویسد: "گویی اگر جمهوریت تبیین شود جای ولایت فقیه را تنگ میکند. این بینش غلط که با قیافههای حق بهجانب ترویج میشود، یکی از علل کمکاری ما در این حوزه است. در این بینش، ولایت چنان مفهوم ضیق و متصلّبی است که امکان تعاملش با هیچ مفهوم دیگری وجود ندارد و امتیاز ولایت فقیه در این است که در خودش تمام میشود! گویا امکان تعامل با هیچ نظریه دیگر یا جذب هیچ سازوکار و ابزار ابتکاری یا جدیدی را در خود ندارد، از این منظر «ولایت» و «جمهوریت» نمیتوانند با هم نسبتی داشته باشند و کنار هم نشاندنشان توسط امام راحل در جمهوری اسلامی، «فرمالیته» یا از روی اضطرار یا برای دوره گذار بوده است. وظیفه ما هم این است که این دوره گذار را تسریع کنیم و هرچه زودتر امکان و زمینه لازم برای راحت شدن نظام از شر جمهوریت فراهم بیاوریم یا دستکم به تبیین و تثبیتش کمکی نکنیم…"
نظر شما